کلاهی که برداشته نشد

ساخت وبلاگ
سلام به جمیع دوستان چند وقتیه خیلی کم خاطره می نویسم.یادش بخیر مرداد و شهریور هرروز داشتم می نوشتم.یروز نمیشد وبلاگم آپ نشه.لحظه به لحظه زندگیم رو یادداشت میکردم!یادش بخیر چه روزایی بود.اما نمیدونم چرا الآن کم حوصله شدم؛دستم به نوشتن نمیره.شاید یه دلیلش این باشه که روزام خیلی تکراری شده.هرروزم مثل دیروزه؛هیچ تحولی توش نمی‌بینم.جدیدا خیلی به آیندم فکر میکنم که چی میخواد بشه.کارم که پیدا نمیشه یا پیدا هم میشه طوریه که من نمیتونم انجام.منم دیگه حوصله‌ام از بیکاری سررفته بود،در همین راستا به سرم زد که دوباره یه کانال تلگرامی بزنم تا باهاش اوقات بیکا کلاهی که برداشته نشد...
ما را در سایت کلاهی که برداشته نشد دنبال می کنید

برچسب : شهرفرنگ پاریس,شهر فرنگ,شهر فرنگ حامد پهلان,شهر فرنگ از همه رنگ,شهر فرنگ موشن گرافیک,شهر فرنگ اروپا,شهر فرنگ از حامد پهلان,شهر فرنگ چشمات,شهر فرنگ عطا,شهر فرنگ چه بود, نویسنده : 5denj-meysam9 بازدید : 145 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 10:03

دیروز بعدازظهر طبق عادت هرروزم دراز کشیدم تا کمی استراحت کنم.مامانمم رفت مسجد مراسم و فاتحه برای شادی روح اموات.منم همزمان که دراز کشیده بودم دنبال خبر بودم برای سایتی که درش مطلب میذارم.بعدشم دنبال مطالب طنز بودم برای کانالم.خلاصه...داشتم تو نت گشت میزدم؛از این سایت به اون سایت،از این کانال به اون کانال.چشم بهم زدم دیدم ساعت از چهار گذشته،دیگه تصمیم گرفته بودم بخوابم متوجه صدای ماشین و مامانم شدم که داشت خواهرزادهامو صدا میزد.بله،خواهر کوچیکم اومده بود با بچه‌هاش.اونجا بود که فاتحه خوابو خوندم.اومدن بالا و مشغول صحبت شدیم؛اتفاقاتی که در این چند کلاهی که برداشته نشد...
ما را در سایت کلاهی که برداشته نشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5denj-meysam9 بازدید : 141 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 10:03

در دقایق پایانی مهر ماه هستیم که شروع به نوشتن این خاطره میکنم.چقد زود یه ماه از پاییز گذشته!پاییزی که من همیشه فکر میکنم خیلی دیر میگذره و همیشه نگران اومدنشم. چه شب سردیه،همراه با باران نسبتاً شدید. فقط میخوام دوتا ماجرا رو بنویسم و تمومش کنم. اولش واسه امروزه که دیگه الآن شده دیروز یعنی جمعه.خواهرم که خونه‌ی ما بودن،صبحش با سروصدای بچه‌ها بیدار شدم؛اینجور موقع‌ها باید یه اتاق واسه خود خود خودت داشته باشی،شخصیِ شخصی.خونه‌ی ما اتاق داره‌های اما هرکدومو درست کردن اتاق یه چیزی؛یکی آشپزخونه،پذیرایی،خواب،امباری...خلاصه هرکدومو به یه اسمی و یه چی کلاهی که برداشته نشد...
ما را در سایت کلاهی که برداشته نشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5denj-meysam9 بازدید : 155 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 10:03

سلام به دوستان خوش ذوق خودم دیروز یه روز متفاوتی بود برام.البته تو این یسال و خورده‌ای که گذشته روزای متفاوت و البته خوب کم نداشتم؛اما همیشه آخرش باید یجوری تموم شه که نزاره کاملا خوشحال باشم،و همیشه یه دل‌نگرانی هایی باید برام بمونه.دیروز بعدازظهر مددکارم زنگ زد گفت یساعت دیگه ویلچر رو میارویم،فقط یه نفر باید خونه باشه برای کمک تا بیاریمش بالا.وقتی گفت خیلی تعجب کردم! اصلا باورم نمیشد یروزه ویلچر رو از جعبش در بیارن و تحویل بدن.منم سریع زنگ زدم به داداشم تا بیاد برای کمک.اولش خیلی خوشحال بودم که بالاخره ویلچرم باز شد ولی بعدش نگران این بودم شاید کلاهی که برداشته نشد...
ما را در سایت کلاهی که برداشته نشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5denj-meysam9 بازدید : 144 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 10:02

سلام دوستان عزیز دیروز روز خوبی نبود چون یکی از دوستای مجازیم رو از دست دادم.البته اسمش مجازیه،ما بیشتر از یه سال که باهمدیگه همگروه بودیم؛تو گروهی که به نوعی شدیم مثل یه خانواده.در شادی همه باهم خوشحالیم و در مشکلات هم تمام سعی مونو میکنیم بهمدیگه کمک کنیم تا هیچ غمی وجود نداشته باشه.وقتی که دیروز مدیر گروه این خبرو داد خیلی شوکه شدم باور کردنی نبود.به علت ضایعه نخاعی که در تصادف ایجاد شده بود،چند سالی بود مدام برای بهبود وضعیتش بیمارستان بستری میشد.همیشه هم ماجرای درمانشو مثل یه داستان مینوشت و میذاشت گروه.دفع آخری هم میگفت درمانش امیدوار کننده کلاهی که برداشته نشد...
ما را در سایت کلاهی که برداشته نشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5denj-meysam9 بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 10:01